۲۸ اسفند ۱۳۹۰

جنبشی که زنده است. ولی خاموش . سکوتی که اذیت میکند

گذشت ثانیه ها ساعتها و روزها یعنی پیر شدن ما و فراموشی تدریجی قسمتی از آنچه گذشت. در هر سیستم حکومتی بهترین راه برای سرکوب مخالفان، خریدن زمان است. جنبش سبز هم در این راه بازنده بوده. هرچه هم بگوییم جنبش زنده است ولی جنبش در فضای حقیقی خاموش شده. آتش زیر خاکستر بودن بحث دیگریست. آن جان و نفس جنبش کم شده. از حصر رهبران سبز مدت طولانی میگذرد. رهبرانی که قرار بود اگر دستگیر شدند ایران قیامت شود. بهمان برنخورد. واقعیت را قبول کنیم که جنبش را ساکت کرده اند. اما جنبش نمرده است. جنبش زنده خاموش است. کی میخواهد دوباره بیدار شود؟ مسلما با بینیه های هر از چندگاهی شورای راه سبز هوشیار نخواهد شد. جنبش احتیاج به تعیین یک روز معین برای هجوم دوباره به خیابانهاست. نه برای آشوب. نه برای جنگ. برای اعتراض. همان اعتراضی که حق هر شهروند در هر کشور است. روز را مشخص کنند آنها که فکرشان کار میکند. فکرتان را با نیک آهنگ و مجاهد و سلطنت طلب و سبزاللهی مشغول نکنید. فکر کنید دو سال از سرکوبمان گذشته و همچنان خانه نشین هستیم. تعارف که باهم نداریم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ