مرا به خواب زمستانی ببر ، در آعوشی که نفس هایم را شماره می کند و سینه اش با تپش هایم آشناست ... مرا در مامن بازوانت جا بده و به خواب زمستانی ببر و کوه خستگی هایم را به گرمی دستانت ذوب کن ... بهار که آمد می خواهم چشم بر روی گونه های تو باز کنم
از فیس بوک هیلا صدیقی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر